بسمالله الرحمن الرحیم
از این فرصت استفاده میکنم چند نکته در باب مسئله امنیت و از سه زاویه عرض میکنم. اولاً روایتی از حضرت رضا(ع) است که عبداللهبناوان خدمت ایشان آمد گفت که آقا برای من و خانوادهام دعا بفرمایید. حضرت رضا(ع) پرسیدند که مگر دعا نمیکنم؟ گفتند که چطور؟ خلاصه من التماس دعای خاصی نگفته بودم، شما بدون درخواست دعا فرمودید. حضرت رضا(ع) روزی نیست که شما و همه مؤمنین را دعا نکنم. فرمودند این آیه قرآن را ندیدید که خداوند فرمود: « وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ...» (توبه/ 105)؛ خداوند در این آیه میفرماید عمل کنید و بشتابید، وقت را هدر ندهید خدای متعال شما را میبیند عمل شما را میبیند رسول خدا میبیند و مؤمنین هم عمل شما را میبینند و حضرت رضا(ع) فرمودند مؤمنین علیبنابیطالب(ع) و فرزندان اوست، ما هستیم. هر کدام از شما هر عملی انجام بدهید به ما عرضه میشود تا همین الآن به محضر حضرت رضا(ع) و اهل بیت(ع). اینها سه تأکید و پایههای اجتماعی است. حالا که در محضر حضرت رضا(ع) هستیم و از برکات معرفتی اهل بیت(ع) استفاده کنیم. 1) انسجام اجتماعی. 2) رعایت ظرفیت اجتماع. 3) ملاحظه تحولات اجتماعی.
در مورد انسجام اجتماعی، قرآن کریم میفرماید امنیت بدون انسجام اجتماعی امکان ندارد، انسجام اجتماعی هم با امنیت فقط فیزیکی به دست نمیآید. هر عملی که قلب مردم را از هم دور کند و بین مردم فاصله روحی و رقابتهای منفی، مسابقه منفی بر سر ثروت و قدرت ایجاد کند انسجام اجتماعی را به خطر میاندازد. ایجاد تفرقه در این نیست که یک کسی بیاید در جامعه داد بزند که مردم متفرق بشوید کسی این حرف را نمیزند همه دعوت به وحدت میکنند. در عمل تفرقه به این شیوه اتفاق میافتد که حقوق و عدالت و حرمتهای اجتماعی رعایت نشود. این روایت از حضرت فاطمه(س) است که حضرت رضا(ع) نقل کردند و حضرت رضا(ع) نقل کردند که مادر ما حضرت فاطمه(س) در باب احکام و شریعت الهی نکاتی را گفتند از جمله: خداوند عدل و عدالت را واجب کرد «نسیقاً للقلوب» برای این که قلبهای مردم به هم نزدیکتر بشود بهترین راه برای انسجام اجتماعی که مردم با هم دوست باشند محبت داشته باشند اهل مدارا باشند و همدیگر را تحمل بکنند اجرای عدالت است و این که همه مطمئن باشند به حقوقشان بدون تبعیض میرسند. یک عدهای بیشتر از بقیه نمیخورند کمتر کار کنند و اشاره به آیه کریمه 103 ٱل عمران فرمودند که: «... وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً واذکروا نعمت الله اذ کنتم اعداء» این نعمت برزگ الهی بود همهتان با هم دشمن بودید هر کسی به فکر قبیله خودش، باندش خودش، شخص خودش بود «فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ» بین قلبهایتان عشق و محبت برقرار کرد نه با پول و نه با زور نمیشد این روح برادری را ایجاد کرد. «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا» این برادری و اخوت و انسجام نعمت خاص الهی بود. و در آیات دیگری که همه را نمیخواهم روی این معطل کنم فقط به یک روایت قرآنی میخواهم اشاره کنم که فرمودند حاکمیت و امنیت سریعترین راه زوال و انقراض آن اختلافات اجتماعی است مهیاترین روش برای اختلافات اجتماعی هم این است که مردم احساس تبعیض کنند هرجا تبعیض در قانون یا در اجرای قانون باشد بطور طبیعی اقشار اجتماعی با هم دشمن میشوند و این شروع زوال اجتماعی است. خداوند میفرماید: «أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً...» حضرت میفرمایند چرا خداوند در قرآن کلمه هذا را میآورند، میفرمایند «هذا» یعنی این. این یعنی اشاره، یعنی داری میبینی. اینها که میگویند راه خدا مبهم است حق و باطل معلوم نیست اختلاف قرائت است، میفرماید نه روشن است أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً؛ همهتان میدانید که صراطی؛ خط من کجاست؟ این خط من است. «فَاتَّبِعُوهُ» مشکل در عمل نکردن است. تبعیت. «وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ» دنبالهروی از خط و خطوط و منافع و افکار و منافع این و آن نکنید، «فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ» جامعهتان از هم میپاشد، انقلابیون ازهم میپاشند، مؤمنین با هم درگیر میشوند، فاسد میشوند. «ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ» این سفارش خدا به شماست «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (انعام/ 153)؛ منتهی بدون تقوا به این سفارش نمیتوانید عمل کنید، تقوا و خودکنترلی و تحمل بعضی از مسائل و مدارا، نگه داشتن در مسیر حق و عملگرا بودن نه بیعملی. تعبیر « وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (انفال/ 46)؛ حضرت میفرماید که این که خداوند میفرماید با هم نزاع نکنید، سر منافع یا سر سلایق با هم درگیر نشوید. بله سر حق و باطل و عقاید آن یک بحث دیگری است اما سر سلایق و اختلال سلیقه یا منافع با هم درگیر نشوید «فَتَفْشَلُوا» قویترین سیستم و قویترین سختافزارها را هم داشته باشید متلاشی میشوید وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ؛ شوکتتان را از دست میدهید و روز روشن ازهم میپاشید. همه چیز را دارید قویترین سختافزارها و نیرو و سلاح همه چیز دارید ولی وا میروید و ازهم میپاشید. تَذْهَبَ رِیحُکُمْ؛ یعنی اطاعت خدا با تنازع داخلی نمیشود.
×××
امنیت ایران در این منطقه نکته مهمی است که بسیاری از ناامنیهایی که در منطقه از افغانستان، عراق، سوریه، یمن، لبنان، و همه مناطق اینها به راه افتاد یک هدف اصلی آن، اگر نگوییم اصلیترین هدف آن، ایجاد ناامنی در ایران بود یعنی بیشک اگر انقلاب و جمهوری اسلامی ایران اتفاقاتی که در این 10- 15 سال به طور عام و در این 5- 6 سال بطور خاص از عراق و افغانستان و سوریه و مناطق دیگر افتاد این اتفاقات میشود گفت هیچ کدام نمیافتاد. حتی بعد از اشغال عراق و افغانستان که عملاً اشغال ناکام شد و در هر دو کشور به هرج و مرج مدیریت شده، منجر شد مقامات آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستها گفتند که ما در افغانستان و عراق عملیات کردیم و میوه آن را در ایران خواهیم چید و این اتفاقات تروریزم وحشیانه 5- 6 ساله اخیر که در مثلث صهیونیزم، آمریکا و رژیمهای فاسد عربی دارد مدیریت میشود بیشک یک هدف عمده آن امنیت ایران بود. در یک موقعیتی هستیم که پاریس و لندن و ایالاتهای مختلف آمریکا تا بلژیک تا آلمان و خیلی از کشورهای دیگر در اروپا و در شرق و غرب عالم امنیت ندارند یعنی اینها با وجود این که آمادهباش صددرصد اعلام میکنند نمیتوانند امنیت کشورهایشان را تضمین کنند.
حدیث اولی که تقدیم میکنم مسئله مسلمانی و امنیت است. این در منابع شیعه و سنی هر دو نقل شده است. در «صحیح بخاری»، «مسلم»، «سنن ترمذی»، «نسائی» و «ابوداوود» در منابع اهل سنت و در شیعه بطور خاص به نقل از خود حضرت علیبنموسیالرضا(ع) این روایت از پیامبر(ص) نقل شده که فرمودند ما جامعهای را مسلمان میدانیم و به آن میزان مسلمان میدانیم که امنیت و سلم، صلح و آرامش در آن جامعه حاکم باشد. و اصلاً تعریف مسلمان این است «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیدِهِ.» این تعریف، خیلی تعریف مهمی است. حضرت رضا(ع) مرزبندی میکنند و میگویند شخص مسلمان و جامعه مسلمان کسی است که خودش و دیگران از دست و زبان آنها در امان باشند یعنی مسلمانی را حضرت رضا(ع) تأکید میکنند به تأکید فرمایش پیامبر(ص)، سلامت لسانی، امنیت لسانی یعنی امنیت در رسانهها امروز، امنیت آبرو و کرامت تکتک آحاد آن جامعه و امنیت یدی یعنی مورد هجوم قرار نگرفتن و تهدید نشدن امنیت مادّی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیت رفت و آمد، امنیت خانوادهها، امنیت جنسی و هم اقسام امنیت. این حدیث اول. کلمه «امنیت» با اسلام به دو- سه طریق گره خورده است. شما ملاحظه فرمودید خشنترین حکم الهی در قرآن در مورد سه گروه است، اینها هر سه گروههایی هستند که مزاحم حریم خصوصی یا حریم عمومی مردم میشوند یعنی به حقوق و امنیت و آرامش و کرامت انسان متعرض میشوند. یکی محارب اجتماعی است یعنی کسانی که مردم را مسلّحانه به جان و مال و ناموسشان ارعاب میکنند که به حریم خصوصیشان تجاوز کنند، خداوند اینها را محارب خواند. یعنی هرکس با امنیت مردم، با امنیت انسان درمیافتد با خداوند وارد جنگ شده و آن سه حکم بسیار محکم که یکی از آنها قطع دست و پا و خلاف است یعنی دقیقاً آن جایی خداوند غضب میکند که حریم انسان نادیده گرفته میشود یعنی به یک وضعی برسد که هرکس شب و روز این احتمال را بدهد که یکسی متعرض جان و مال و ناموس او شده و یا آبرویش در خطر است و هیچ کس از او دفاع نمیکند. پس نقطه اول؛ حریم انسان، حریم خصوصی انسان، کرامت انسان در حریم عمومی، جان و مال و امنیت جنسی، امنیت آبرو. لسان و ید، یعنی چه انواع پروژههایی که به لحاظ لسانی یعنی مکتوب، شفاهی، رسانهای، حیثیت و آبروی انسان را به خطر میاندازد و چه کسانی که به جان و مال حریم مردم تجاوز میکنند.
2) محارب دوم که قرآن فرموده محارب است رباخوار است که خداوند فرمود کسانی که ربا میخورند یعنی پول مفت و سود مفت از طریق استثمار دیگران، یک عدهای زیاد کار کنند و کم بخورند تا اینها زیاد بخورند و کم کار کنند! این گروه دوم محارب در قرآن است که خداوند صریح میفرماید: «... فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ...» (بقره/ 279)؛ به رباخواران، سرمایهداران دزد اعلام جنگ کنید بگویید به خدا و رسولش اعلام جنگ کنند. اینها چه کسانی هستند؟ اینها کسانی که امنیت کار، امنیت حقوق مادّی، امنیت اقتصادی بخصوص کارگران و زحمتکشان که در عملیات ربا قربانیان اصلی هستند، دفاع از حقوق مالی فقرا، زحمتکشان، کارگران، رنجبران،گرفتاران، بیخانمانها، قربانیان ربا اینها هستند ثروتمندان قربانی ربا نیستند. پس دوم حریم اقتصادی ضعفاء این هم حریم خداوند است کسی وارد این عرصه بشود با من اعلام جنگ کرده است. 3) حکم در مورد کسانی است که امنیت جنسی و امنیت خانواده را هدف قرار میدهند. باز هم قربانی آن انسان است و در درجه اول کودکانی که به دنیا میآیند بزرگترین حق کودک که ضایع میشود حق کودکی است که نامشروع به دنیا میآید. قربانی به دنیا میآید. بخشهای مهمی از حقوق مادی و معنوی کودکی که نامشروع به دنیا میآید پایمال میشود.
پس این نکته اول، قرآن کریم سهجا شمشیر را از رو بسته است: هر سه جا مربوط به دفاع از حریم انسان است امنیت انسان است یکی حقوق امنیت اجتماعی او با همه حقوق او، دوم امنیت اقتصادی آنها، که هرکسی کار میکند باید دسترنج خودش را خودش مصرف کند نه رباخوار، سوم امنیت جنسی، امنیت حریم خانواده، این سهجا خداوند غضب کرد، اینها که میگویند احکام خشن، در دفاع از انسان است برای دفع خشونت علیه انسان، چون رباخواری خشونت بیرحمانه اقتصادی علیه انسان است ناامنی اجتماعی خشونت علیه امنیت انسانها و مردم است، زنای محصنه هم بطور خاص یعنی تجاوز، یعنی روابط جنسی خارج از خانواده و توأم با خیانت به خانواده که کودکان نامشروع هم معمولاً محصول آن است و اصلاً امنیت جنسی را در جامعه زیر سؤال میبرد این هم نکته سوم.
مسلمانی را جدا از امنیت سوم تعریف نمیکند. در جامعهای که به حریم جان انسانها، حریم مالیشان و حریم آبرویشان زیاد تعرّض میشود و این تعرّضها بیجواب میماند نامسلمان است حتی اگر مسجد و عزاداری و زیارت و حرم او بجا باشد ولی سِلم در جامعه حاکم نباشد حضرت رضا(ع) به نقل از پیامبر(ص) میفرماید آن جامعه مسلمان نیست. اولاً مشتقّات واژه «سلم» نزدیک 130- 140 بار در قرآن کریم در سه حوزه معنایی بکار رفته و هر سه حوزه هم به نوعی مربوط به حریم و کرامت انسان و بندگان خدا میشود و تصحیح رابطه انسان با خدا، چه «سِلم» به معنای تسلیم شدن باشد، یعنی تسلیم در برابر حق، تسلیم در برابر عدالت، تسلیم در برابر حدود خدا و حقوق مردم. چه به معنای «صلح و آشتی» باز صحبت از مبارزه و خشونت است. «سِلم» نقطه مقابل خشونت است تمام احکام به ظاهر خشن جزایی اسلام احکام ضد خشونت هستند برای مهار خشونت است از قصاص تا حدود، تا بقیه موارد، همه برای کنترل خشونت و مهار خشم انسان علیه انسان است با توجه به این که میدانیم قرآن به قصاص فرمان نداده، توصیه هم نکرده، بلکه اجازه داده و بخشش را مقدم بر قصاص قرار داده، ولی در عین حال باب قصاص را نبسته است، چون اگر باب قصاص بسته شود سلسله انتقامهای اجتماعی غیر عادلانه راه میافتد و بعد جان انسان ارزان به حساب میآید. یعنی وقتی میگویند که به هیچ وجه قاتل قصاص نخواهد شد این یعنی چراغ سبز دادن به قاتلان بعدی و یعنی خانواده مقتول و اولیای دم را، ناامید کردن از اجرای عدالت و این که خودش دست بکار بشود و بگوید قانون مجری عدالت نیست پس خودمان میرویم عدالت را اجرا میکنیم به جای یک خون یک قبیله خون میریزیم یعنی خشونت را بیشتر در جامعه ترویج میکنیم. ما البته هنوز در اجرای حدود اسلامی ملاحظات میکنیم و از خودمان هم نمیپرسیم آیا نسبت به 30- 40 سال پیش شرایط فرق کرده یا نکرده؟ امروزی که در خود اروپا موج حجاب گسترش پیدا کرده و بسیاری از قوانین سکولار در عرصه مجازات مثل زندانهای بیحد و حساب نشان داده جواب نمیدهد یک بار دیگر باید به حدود دیات برگردیم منتهی بدون تبعیض اجرا کردن با مقدمات و مؤخّرات آن اجرا کردن، ازدواج را آسان کردن بعد به جنگ زنا رفتن، جلوی رباخواریها به اسمهای مختلف را در دستگاههای حکومتی گرفتن و بعد به جنگ نابرابری اقتصادی رفتن. اگر احکام و حدود جدا جدا اجرا شود. احکام الهی هندسه دارد بدون مهندس و هندسه تک تک احکام جدا جدا جواب نمیدهد تعطیل کردن آن هم جواب نمیدهد باید یک تحوّلی در نظر و عمل به آن بیندیشیم که ما تا چه زمانی معطّل چه تنبلیها و کوتاهیهایی هستیم که در داخل خودمان و معطل چه اوهام و توهماتی در اجرای بعضی از احکام هستیم.
معنی سومی هم که برای «سلم» و مسلمانی میآورند باز به معنی امنیت ارتباط دارد. اصلاً ایمان، امنیت از یک ریشه است. ایمان برای ایجاد امنیت و آرامش در درون فرد و در بیرون و در روابط اجتماعی، درون جامعه و در روابط بینالملل است. پس این هم از سه معنایی که استحضار میشود و نسبت به کلمه سلم داده میشود هر سهتایش به این مسئله برمیگردد. صلح، امنیت، آشتی، آرامش، اجتماعی و تأمین حقوق همه. تعریف یک جامعه بعد در روایات ما، جامعهای است که باز حضرت(ع) اشاره میکنند که به تعبیر حضرت امیر(ع) خطاب به مسلمین، عرب حجاز. ایشان میگوید که پیش از اسلام جامعه شما یک جامعه وحشی و ناامن بود یعنی اینها را جزو علائم شرک و کفر، حضرت امیر(ع) میداند. عبارتشان این است: «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ، خداوند ایشان را برانگیخت که 1) به بشریت اخطار کند، اخطار کند که از این وضعیت بیرون بیایید. 2) وَ أَمِیناً عَلَى التَّنْزِیلِ، وحی خدا و کلام خدا را بدون هیچ دخل و تصرف کردن عیناً به بشریت منتقل کند و کرد. 3) جالب است ببینید جامعه مشرک پیش از اسلام را توصیف میکند. میگوید سبک زندگی شما قبل از اسلام چه بود؟ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ، اولاً این که بدترین دین و آیین را داشتید و بدترین اعتقادات را به آن معتقد بودید. و به لحاظ فرهنگی و اعتقادی ساقط بودید. انسانی درست نمیاندیشید. و دوم این که در بدترین جامعه زندگی میکردید، در بدترین خانهها. مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ، بین صخرههای خشن ناهموار، یعنی یک زندگی سخت غیر متمدنانه وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ، و مارهای زنگی وحشی زهردار که شما باید با این مارها میخوابیدید و بیدار میشدید. یعنی چی؟ یعنی امنیت اقتصادی نداشتید، لای صخرهها زندگی میکردید، آسایش و رفاه نداشتید. دو) حتی امنیت نداشتید از گزند مار و افعی در امان باشید. امنیت محیط زیست هم نداشتید. وتَشْرَبُونَ الْکَدِرَ، آب آشامیدنی سالم نداشتید گنداب مینوشیدید، امنیت غذایی، امنیت تغذیه و خوراک هم نداشتید وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ، و غذاهای سختی که میخوردید که درست از حلقومتان پایین نمیرفت، پس غیر متمدن بودید، امنیت و محیط زیست نداشتید، گنداب مینوشیدید و غذاهای بد میخوردید. یعنی با این صفات دارند جامعه مشرک را حضرت امیر(ع) میگویند و دین غلط، فرهنگ نادرست و مشرکانه، دیگر چه؟ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ، مثل آب خوردن خون همدیگر را میریختید، وَ کُنْتم تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ، کارتان این بود آدمکشی بین شما خیلی راحت بود جان انسان بین شما خیلی ارزان بود، به کوچکترین بهانهای انسان کشته میشد وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ، روابط انسانی و فامیلی و خانوادگی بین شما قطع شده بود، خانوادهها با هم بیارتباط شده بودید همه با هم بیگانه بودید، محبّت، عاطفه اجتماعی، احساسات انسانی در جامعه شما ت عطیل شده بود، همه وحشی، خشن، خودخواه و زندگیهای سخت، این عرب قبل از اسلام بوده است. الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ، همه جا به جای خدای واحد نامرئی و نامحسوس و خدای معقول بتها نصب شده بود و به خدایان محسوس ساختگی پناه برده بودید، مقدسات را مجسّم و مادی کرده بودید چون چیزی که نمیبینید باور نمیکنید، هرچه که محسوس است باور میکنید تا بت نشود نمیتوانید پرستش کنید. یعنی این انحطاط معنویت در میان شماست، شما ملحد نبودید، خدا را قبول داشتید، خدایان و عالم معنا را قبول داشتید، فرشتگان و ارباب انواع که به آنها خدایان میگفتند شما قبول داشتید، معنویت بود اما معنویت مجسم شده، معنویت مادی شده. وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَةٌ. انواع و اقسام گناهها در زندگیهای شما کاملاً با زندگیهایتان درهم تنیده بود. زندگیهایتان سراسر گناه بود.
در یک روایت دیگر 5 صفت برای جامعه قبل از اسلام، یک جامعه غیر اسلامی میآورد که همین الآن در اغلب جوامع دنیا هست، بخشی از آن در جامعه خود ما هم هست. میفرماید جوامع بشری که انبیاء(ع) آمدند اصلاح کنند 5تا خصوصیت معمولاً داشتند: 1) خشونت و جنگ؛ آدمکشی آسان بود. همین جامعه مدنی لیبرال – دموکرات و لیبرال – سرمایهداری که برای آمریکاست و بعضیها میگویند جامعه مدنی الگوی اینها و مدینه فاضلهشان است شعارشان این است که هر حداقل آمریکایی یک سلاح! هر خانه چندتا سلاح! این یعنی جامعه منهای امنیت، منهای اعتماد، یعنی همسایه به همسایه، عضو خانواده به عضو خانواده، شاگرد به معلم، و معلم به شاگرد اعتماد نداشته باشد بعضیها میخواهند ما را به سمت یک چنین جامعه مدنیای ببرند. فرمود که یکی خشونت و جنگ است. جنگ هجومی نه جنگ دفاعی. در واقع دفاع ضد جنگ است، جنگ 8 ساله ما ضد جنگ است، دفاع در مقابل خشونت و دفاع از مظلوم است و مبارزه با جنگطلب و ظالم است. 2) زنا و لواط. یعنی فحشا در سکس. از قبیل همجنسبازی و فروپاشی خانواده، اینها در جامعه عرب قبل از اسلام، در جزیرهالعرب جامعه جاهلی بود. همین الآن هم در اکثر دنیا و در جامعه مدرن باز هم مشکل بشر همینهاست. 3) قمار و پولهای مفت که امروز صنعت قمار به این شکل شده است. 4) شراب؛ به شمول مواد مخدّر، مسکرات امروز. و 5) ربا. این 5تا در روایت هم هست جامعه جاهلی و سبک زندگی بر این 5 پایه بنا بود و پیامبر(ص) با هر 5تا درافتاد. با جنگ و خشونت، با فحشا، با قمار و با ربا. و این بحث سِلم و ایمانی که در قرآن و روایات ماست، با همه اینها سروکار دارد و مربوط است. حضرت امیر(ع) فرمود این سبک زندگی شما بود، اسلام و پیامبر(ص) آمد شما را اصلاح کرد، زندگی وحشیانه شما را متمدن کرد، فقرتان را به رفاه تبدیل کرد، ناامنی و وحشیگری را امنیت کرد، جامعه سراسر جنگ را صلح کرد، دوتا قبیله، یک قبیله میمونش رفته و میمون یک قبیله دیگر آمده زده آن را کشته، آن وقت دهها سال جنگ راه میافتاد. پایش را در معبر دراز کرده، یکی از آن قبیله میآید میگوید پایت را جمع کن میگوید جمع نمیکنم دور بزن، میگوید ما رسممان نیست دور بزنیم یا پایت را جمع کن یا قطعش میکنم، او هم میگوید به دنیا نیامده کسی که پای من را قطع کند! آن هم میزند قطع میکند، جنگ راه میافتد، 60 – 70 سال دو قبیله همدیگر را میکشند! خب جنگهای الآن دنیا هم همینطور است ابزار آن مدرن شده وگرنه اهداف همان اهداف است. اهداف که تغییری نکرده است. این یک مسئله. حالا آیات قرآنی هم اینجا هست که چون فرصت کم است من دیگر نمیگویم. آیات مربوط به امنیت مالی، آیات مربوط به امنیت حیثیت انسان، که آبروی هیچ کس در جامعه اسلامی نباید برود. تجسس در زندگی خصوصی کسی برای این که برای او پروندهسازی بشود یک چیزی داشته باشیم که اگر بعداً لازم شد استفاده بشود اینها حرام قطعی است و جزو گناهان کبیره است.
حدیث سوم؛ حضرت رضا(ع) فرمود: «لیسَ مِنّا مَن غَشَّ مُسلِما أو ضَرَّهُ أو ماکَرَهُ.» ولایت حضرت رضا(ع) یعنی اینها، فرمودند از ما نیست و نیستند کسانی که با مردم یکی از این سه روش را، چه در معاملات اقتصادی و چه در مدیریتهای حکومتی، چه در رسانهها، هرکسی که هرجا هست، چه مدیریت فرهنگی که انجام میدهند 1) غَشَّ؛ کسانی که به یک شخص، به یک جامعه، کسانی که به کل جامعه خیانت میکنند غش میزنند. در معامله کلاه برمیدارند طبق قرارداد شفاف عمل نمیکنند، امضاء کردند عمل نمیکنند، مسئولیت پذیرفته گفته که من مسئول این کارها ولی عمل نمیکند. اینها همهاش غش است تا معاملهای که در یک معامله کسی... حالا ما که غشّ میگوییم میگویند بله فلانی در شیرش آب اضافه کرد! همه همین را میگویند. نخیر آقا، همه به یک شکلی مشغول غش زدن هستند. هرکسی که تعهدی را میپذیرد و غیر از آن عمل میکند مصداق مَن غَشَّ مُسلِما است. حضرت امیر(ع) میفرماید شیعه نیست من شما را شیعه قبول ندارم. 2) أو ضَرَّهُ، صدمه به مردم بزند، یعنی صدمه مالی، ضرر بر سلامتی بر بهداشت، ضرر بر اموالشان، ضرر بر آبرویشان. 3) أو ماکَرَهُ. یعنی مکر؛ - این خیلی جالب است- با مردم و با افکار عمومی بازی کند. اغوا، فریب افکار عمومی، کلاه همه را بردارد، یک کار دیگری میخواهد بکند ولی یک چیز دیگری میگوید یعنی از توی شعار انتخاباتی شما بگیر تا توی مسئولی که یک مسئولیت را میپذیرد و میگوید من این کارها را پذیرفتم، تا آن کسی که دارد معامله میکند تا بازار ما، یکی از امنیتهایی که حضرت رضا(ع) روی آن تأکید میکند امینیتی است که در بازار است، مصداق آن این که، وقتی ماشینتان خراب میشود و تعمیرگاه میروید مطمئن باشید یک قطعه آن را برنمیدارد دستکاریاش نمیکند و واقعاً همان کاری که گفته، کرده است.
تعبیر بعدیشان این است که در مسئله امنیت مردم، شخص یا کل جامعه بیغیرت میشود مورد غضب خداوند است. جامعهای که به آن دستاندازی میکنند، مدام حمله میکنند و مدام نیش میزنند و سوزن میزنند از این تکه میکَنند و از تکه میکَنند این هم همینطور میایستد نگاه میکند، لبخند میزند، توجیه میکند، کلاهش را برمیدارند، تحقیرش میکنند، این میایستد نگاه میکند! حضرت رضا(ع) فرمودند: «إنَّ اللّه َ عزّ وجلّ یُبغِضُ رجُلاً یُدخَلُ علَیهِ فی بَیتِهِ ولا یُقاتِلُ.» خداوند بیزار و متنفر است، عصبانی از دست کسی و جامعهای که وارد خانه او میشوند به حریم او تجاوز میکنند ولی او لایُقاتل، او نمیجنگد. زمانی که متفقین به ایران آمدند این فروغی که نخستوزیر و قائممقام بود و بیشتر با جنبه علمی او آشنا هستند با این کلاهبرداری خیانتش آشنا نیستند، متفقین ارتش آمریکا و انگلیس، فرانسه، روسیه و شوروی آمدند توی ایران گرفتند گفته بود که نترسید میروند، خودشان بالاخره یک وقتی میروند! همیشه که اینجا نمیمانند میروند! حالا ضمن این که تجربه هم نشان میدهد که کجا بوده که اینها آمدند و به زبان خوش رفتند؟ هنوز توی ژاپن هستند، هنوز به ناموس ژاپنیها تجاوز میکنند و هر چند هفته یک بار صدنفرشان توی خیابان میآیند اعتراض میکنند که دیگر تجاوز نکنید. هنوز پادگانهایشان همه جا هست. این جاهایی که رفت شُل شد برای این که جهاد و مقاومت بود. پس اینهایی که میگویند حریم و حقوق ملت ما پایمال شد، شد عیبی ندارد خودش خشک میشود میافتد! خودشان میروند بالاخره تمام میشود. رسولالله(ص) فرمود خداوند غضب میکند به یک چنین جامعه یا مدیران یا اشخاصی که نسبت به حریم خانه و زندگیشان و جامعهشان بیغیرت هستند.
حدیث بعدی؛ «أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ» آیه قرآن است. سؤال میکنند از حضرت رضا(ع) «أکّالون للسحت» یعنی حرامخواران و رشوهخواران اینها چه کسانی هستند؟ میفرمایند حتی کسی که در جامعه اسلامی به خلق خدمت بکند، یعنی کار کرده نه این که کار نمیکند و مفتخوری میکند، خدمت به خلق بکند، از مردم رشوه که نه، هدیه هم مطالبه نکند، دیگر از این سالم نمیشود، خدمت به خلق بکند و به هیچ کس هم نگوید به من رشوه بدهید یا حتی به من هدیه بدهید، حضرت رضا(ع) میگویند ولی اگر به او هدیه بدهند قبول کند، فرمودند او مصداق این آیه است! یعنی رفتی خدمت به خلق کردی وظیفه قانونیات را انجام دادی، هیچی هم از کسی نخواستی، داری بیرون میروی یک کسی رشوه هم نه، ولی میآید میگوید آقا شما زحمت کشیدید این هدیه را از ما قبول کنید حضرت رضا(ع) میفرماید این مصداق حرامخواران است. چون وظیفه تو خدمت خلق برای خداست و حقوقت را هم اگر عادلانه است میگیری، بس است ولی اگر حقوقت عادلانه نیست باید حقوق تو را عادلانه کرد. نه این که گرسنه نگه داری بعد به او بگویی رشوه نگیر. و لذا آن نیروی انتظامی که چند وقت پیش به او رشوه پیشنهاد کردند که توی اخبار من خواندم 40- 50 میلیون به او آمدند رشوه بدهند قبول نکرد و آمد، او را اگر فقط به تشکر زبانی اکتفا کنی و به او درجه ندهی، و حقوقش را دو برابر نکنی استثنائاً، این باز خلاف فرمایش اهل بیت(ع) است. فرمودند آنها که درست عمل میکنند جلوی چشم همه تشویق اساسی کنید و آنهایی که به وظیفهشان عمل نمیکنند جلوی چشم همه تنبیه کنید و الا محسن و مصیئ، بدکار و درستکار، میگویند اینها با هم مساویاند! بعد او که درستکار است دارد زحمت میکشد و یک قدم تجاوز نمیکند و واقعاً دارد سالم توی دادگاه، توی نیروی انتظامی، توی شهرداری، وزارتخانهها، توی بانکها دارد سالم عمل میکند حضرت(ع) میفرماید او کمکم بیانگیزه میشود و میگوید من که خودم را کشتم هیچی هم سوء استفاده نکردم به من همانقدر میدهند که به این یارو که بغل من است رشوه میگیرد، پس چرا من خودم را پاک نگه دارم؟ برای چی؟ او هم که مفتخور است یا دزد است یا تنبل است، حضرت(ع) میفرمایند او هم تشویق میشود که مسیرش را ادامه بدهد. ما الآن خیلی از مشکلاتی که در جامعه داریم، مسئله مشروعیت اسلامی نیست،حضرت امیر(ع) به مالک میگویند «اصحِر لهم بعذرک»، أصحر، صحرا، یعنی دشتی که صاف صاف است هیچی توی آن پنهان نمیماند، اصحر لهم، مثل دشت صاف با مردم صحبت کن، بعذرک، اگر خطا کردی عذرخواهی کن، اگر معذوری، مشکلی داری عذرت را به مردم بگو، مردم نباید توهم کنند، مردم وقتی توهم میکنند یک کلاغ چهل کلاغ میکنند. حضرت امیر(ع) میفرماید اگر این احساس در ذهن مردم آمد که اینها اگر بخواهند میتوانند ولی نمیخواهند، یعنی قدرت دارند حالش را ندارند، این را باید در افکار عمومی جواب داد، با فیلم. چقدر هالیوود فیلم ساخته برای پلیس آمریکا؟ که پلیس دزد معتاد این را به قهرمان تبدیل میکند. یک وقتی 20 سال پیش، سمیناری در لسآنجلس بود رفته بودم بعد گفتند یک محلهای هست همه ایرانی هستند و همه ضد انقلاب و ساواکیها و بهائیها هستند، من گفتم میخواهم بروم اینها را ببینم و با اینها حرف بزنم، رفتیم، گفتند ممکن است درگیری شود، خلاصه من رفتم، چندتا مغازههای اینها را من رفتم، بعضیها فحش دادند ما هم فحششان دادیم، بعضیها مثل آدم صحبت کردند ما هم مثل آدم صحبت کردیم، بعد رفتیم توی یک مغازهای، گفت ببین من آمدم اینجا، بعد این پلیس آمریکا که توی هالیوود او را قهرمان میکنند، میگوید من سر این دونبش هستم لوازم الکتریکی میفروشم من باید به پلیسهای این خیابان رشوه بدهم! در لسآنجلس. به پلیسهای خیابان این طرف هم من رشوه میدهم، به دزدهای این خیابان هم جداگانه رشوه میدهم، به دزدهای این خیابان هم جداگانه رشوه میدهم. بعد یک کسی در مغازهاش بود، موهایش را بسته بود، مو اسبی مکزیکی بود، گفت همین را میبینی؟ گفتم بله. گفت رسماً آمد اینجا به من گفت که مغازهات را میخواهی یا نه؟ گفتم بله. گفت من میآیم اینجا روزی ده دلار به من بده، همینطوری اینجا میآیم! یعنی شما در خدمت منی. من میآیم اینجا روزی ده دلار به من بده، و الا مغازهات را با بچههای محل آتش میزنم تمام! گفتم باشد. گفت این هم نفر پنجم است که دارم رشوه میدهم! ولی شما ببینید چه چهرهای از پلیس آمریکا در فیلمهایشان درست میکنند که به دزد قاتل که میرسد میگوید هرچه بگویی علیه خودت استفاده میشود. افکار عمومی و دشمنان ما را اینقدر جدی میگیرد به دروغ، ولی ما یک مقداری باید راجع به افکار عمومی حساس باشیم. رسولالله(ص) به علی(ع) فرمودند: «إنک قسیم الجنت و النار» علی، تو معیار بهشت و جهنمی، تو بهشت و جهنمیها را تقسیم میکنی، منتهی حضرت رضا(ع) فرمودند به این معنا که معیارهایی که علیبنابیطالب(ع) برای زندگی، برای خانواده، برای اقتصاد، برای حکومت داده، رعایت بشود هرکس رعایت کند بهشتی است هرکس رعایت نکند جهنمی است، به این معنا «علیٌ قسیم الجنه و النار» است. احادیثی است که اگر متفکرانه و از منظر علوم اجتماعی و مدیریتی و مسائل امروز بشر به آن نگاه کنیم یک عالمه از مسائل و مشکلات را حل میکند.
بنده مجدداً هم تشکر میکنم که دعوت فرمودند و هم عذرخواهی میکنم و امیدواریم که در این کار بسیار مهمی که دارید موفق باشید. اگر امنیت در این کشور نباشد نه دانشگاه، نه حوزه، نه رسانهها، نه تعلیم و تربیت، نه خانواده، نه اختراع و اکتشاف، نه سیاست خارجی، نه سیاست داخلی، هیچی نیست همهاش به باد است. یعنی نیروی انتظامی پایه را گرفته، بتُنی را ریخته که تمام این مملکت روی آن بُتن سوار است. اگر نیروی انتظامی انشاءالله به همین سبکی که عمل میکنند به همین سبک، موفقتر عمل کنند امیدها در کشور بوجود میآید ولی اگر نباشد این وضعیت عراق، این وضعیت سوریه، این وضعیت افغانستان میشود، طرف میگوید من صبح از خانه بیرون میروم شب برمیگردم نمیدانم زن و بچهام زندهاند، خانهام هست یا نیست؟ خانوادهاش هم میگویند نمیدانیم این مرد ما بیرون میرود برمیگردد یا برنمیگردد. یعنی این جزو عذابهای بزرگ است که ما تا حالا در امان ماندیم، و انشاءالله با زحمات شما بیشتر در امان بمانیم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
هشتگهای موضوعی